داریوش رفیعی

دانلود آهنگ خاطره انگیز داریوش رفیعی به نام زهره

دانلود آهنگ خاطره انگیز داریوش رفیعی به نام زهره+ متن آهنگ

آهنگ غمگین زهره از داریوش رفیعی با لینک مستقیم از سایت هیژا موزیک 

زهره از داریوش رفیعی

دانلود آهنگ خاطره انگیز داریوش رفیعی به نام زهره

متن اهنگ خاطره انگیز زهره از داریوش رفیعی

یاد ازآن روزی که بودی زهره یار من

دور از چشم رقیبان در کنار من

حالیا خالی است جایت ای نگار من

در شام تار من آخر کجایی زهره

یاد داری زهره آن روزی که در صحرا

دست اندر دست هم گردش کنان تنها

راه می رفتیم و در بین شقایقها

بود عالم ما را لطف و صفایی زهره

بود هنگام غروب و آن روز پر زیبا

ایستادیم از برای دیدنش آنجا

تکیه تو بر سینه ام دادی سر خود را

گفتیم و ما تنها بس رازهایی زهره

چون یقین کردی که در عشقت گرفتارم

طرد گشتی و نمودی اینچنین خارم

خود نکردی فکر آخر نازنین یارم

من همچو تو دارم آخر خدایی زهره

بوی که داری( باد صبا )

ای باد صبا بهر خدا بوی که داری

حبیبم بوی که داری

این بوی خوش از سلسله موی که داری

جانم جانم موی که داری

حبیبم موی که داری

خرم شده بستان ز تو ای باد بهاری

این خرمی از روی که و بوی که داری

بوی که داری

ای عزیز بوی که داری

آی ای کاش بدانستم یک آرزوی دل

تا خود تو به دل آرزوی روی که داری

تا خود تو به دل آرزوی روی که داری

جانم جانم روی که داری

عزیزم روی که داری

آی یار دل آه ای دل

ما روی دل از جمله جهان سوی تو داریم

تو روی تو روی دل قبله جان سوی که داری

عزیزم سوی که داری حبیبم سوی که داری

 

دانلود آهنگ قدیمی زلف بر باد مده از داریوش رفیعی

دانلود آهنگ قدیمی زلف بر باد مده از داریوش رفیعی+ متن آهنگ

آهنگ غمگین زلف بر باد مده از داریوش رفیعی با لینک مستقیم از سایت هیژا موزیک 

زلف بر باد مده از داریوش رفیعی

دانلود آهنگ قدیمی زلف بر باد مده از داریوش رفیعی

متن اهنگ قدیمی زلف بر باد مده از داریوش رفیعی

زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم
ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم
می مخور با همه کس تا نخورم خون جگر
سر مکش تا نکشد سر به فلک فریادم
زلف را حلقه مکن تا نکنی در بندم
طره را تاب مده تا ندهی بر بادم
یار بیگانه مشو تا نبری از خویشم
غم اغیار مخور تا نکنی ناشادم
رخ برافروز که فارغ کنی از برگ گلم
قد برافراز که از سرو کنی آزادم
شمع هر جمع مشو ور نه بسوزی ما را
یاد هر قوم مکن تا نروی از یادم
شهره شهر مشو تا ننهم سر در کوه
شور شیرین منما تا نکنی فرهادم
رحم کن بر من مسکین و به فریادم رس
تا به خاک در آصف نرسد فریادم
حافظ از جور تو حاشا که بگرداند روی
من از آن روز که دربند توام آزادم